هجویات یک عقب مانده عینی

عـذر می خواهــم!

هجویات یک عقب مانده عینی

عـذر می خواهــم!

برهانِ لطف

خسته ام از شنیدن این سوال که "از کی عاشقم شدی؟!"

به خدا این سوال از بیخ غلطه! امشب برای همیشه می خوام این مساله رو واست حل کنم؛ خوب گوش بده؛ ما دو فرض داریم عشق من؛ یکی وجوبِ وجودِ معلول در ظرفِ وجودِ علت، بعد هم وجوبِ وجودِ علت در ظرفِ وجودِ معلول، اگر علتِ تامه موجود باشه، وجودِ معلول، واجب و ضروریه چون در غیر این صورت، نبودِ معلول، همراه با وجودِ علت، ممکن میشه که لازمه اش اینه که نبودِ معلول که خود ناشی از عدمِ علته بدونِ علت واقع بشه که نمیشه دیگه! بعدشم اگه معلول موجود باشه، وجودِ علت لازم و ضروری میشه؛ چون در غیر این صورت، نبودِ علت، همراه با وجودِ معلول، ممکن میشه؛ در صورتی که عزیز من، عدمِ علت، چه تامه چه ناقصه، لزوماً عدم معلولو در پی داره!  پس نتیجه می گیریم که  بی شعور، من عاشق تو به دنیا اومدم!

نظرات 5 + ارسال نظر
تو جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ق.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

من تجربه عشق ندارم...
یه سوالی واسم پیش اومده اینه که مگه مهمه از چه زمانی عاشق یه آدم میشه...؟
یعنی زمان خیلی مهمه...؟
هه...احساس میکنم اسکلن...

حنا جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:52 ق.ظ

بی شعور
بعضی سوالات جدیو واقعی نیست،تلنگریه واسه رسیدن به یه حس نوستالژیک!

باشماق جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ق.ظ http://bashmagh.blogsky.com

این چیز هایی که گفته ای مثل این بود که مرا سوار تررن هوایی تو قم کرده هی بالا پایین آوردن بعد هم از اون بالا انداختن رو زمین
البته استثنا زنده در رفتم
عشق تو منطق نمی کنجه
عشق یعنی طپش قلب
عشق یعنی لرزش موقع نگاه کردن
عشق یعنی پریدن رنگ رخسار
عشق یعنی حرام شدن خواب خوراک

شب پره جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ب.ظ

«حافظ تو خود حجاب خودی از میان برخیز»
البته درمفهومی غیر استعلایی...

فرهاد شنبه 16 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:43 ب.ظ

واقعا از شنیدن این سوال خسته میشی بیشعور؟؟
جوابی که میدی آدمو از زندگی سیر میکنه چه برسه به اینکه دوباره همچین سوالی به ذهن بیاد اما دنیای مجهول و نا مکشوف نسوان به گونه ای طراحی شده که باز هم این سوال رو می پرسند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد