هجویات یک عقب مانده عینی

عـذر می خواهــم!

هجویات یک عقب مانده عینی

عـذر می خواهــم!

انقلاب

سخت شدی رفیق...

از بس که ندیدمت کور شدم

بیا و چشم روشنی چشم ما شو که دگر چشم نیست چشمه است.

از حال رفته ایم و از یاد تو هم...

از حال رفته ایم و از یاد تو هم.

اینک...ای رهایی!

مگر دستانِ گرم تو، آبی خنک به سوی بیشه روانه کند

و گرنه ما که از این چشمه به جز شـاش، نصیبی نبرده ایم

نظرات 3 + ارسال نظر
تو دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:34 ب.ظ http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

این چشمه هم عمق سختی دارد مثل تو...
وقتی میشاشیم، شاشمان بر میگردد به صورت...

فرهاد سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ

تو کز معامله جز باد دستگیرت نیست
چه پی فکندن در سیل بار این بندر
به یاد احمد شاملو

فرهاد سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ

توکز معامله جز باد دستگیرت نیست
حدیث باد فروشان چه می کنی باور
تورا که پایه بر آب است و کارمایه خراب
چه پی فکندن در سیل بار این بندر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد